جزوه سال دوم Język perski ćwiczenia dla II roku filologii UJ

درس هفتم

اگر

سؤالات پيش ازخواندن

  1. شما روزهاي برفي را دوست داريد؟

  2. اگر در يک روز برفي نتوانيد براي رفتن به خانه ماشين پيدا کنيد چه کار مي‏کنيد؟

  3. در دوران بچگي روزهاي برفي چه کار مي‏کرديد؟

  4. به نظر شما اگر برف نمي‏باريد چه مي‏شد؟

  5. در کشور شما شهرداري براي باز کردن خيابان‏ها در روز برفي چه کارهايي انجام مي‏دهد؟


واژه هاي تازه

قدم زدن

انتظار

بخاري

منتظر کسي بودن

حيف

تحمل کردن

دانه برف

قول دادن

پهن

گريه گرفتن

يخ زدن





يک روز برفي

اسم من هومن است. مي‏خواهم يک خاطره از يک روز برفي برايتان تعريف کنم. من در يک مدرسه کوچک در يک شهر کوچک درس مي‏خواندم. یادم می آید که یکی از روزهای زمستان برف سنگینی می بارید. آن روز هوا خيلي سرد بود، اما کلاس ما بخاري داشت. کلاس گرم بود اما مطمئن بودم که هواي بيرون خيلي سرد است. زنگ که خورد از کلاس بيرون آمدم و منتظر دوستم شدم. اما هر چه منتظر شدم او نيامد. به ايستگاه اتوبوس رفتم. من در انتظار اتوبوس، روي برف‏هاي خيابان قدم مي‏زدم و زير پالتويم مي‏لرزيدم. دو روز بود که برف مي‏باريد و من هرگز تا به آن روز اينقدر برف نديده بودم. اگر کارم را زود تمام کرده بودم مي‏توانستم با دوستم به خانه برگردم. اگر دوستم کمي منتظر من شده بود خيلي خوب مي‏شد. ولي حيف که او رفته بود و من تنها مانده بودم. يقه پالتويم را بالا کشيده بودم و در انتظار اتوبوس کنار جوي خيابان قدم مي‏زدم. به خودم گفتم: "اگر اتوبوس زود بيايد خيلي عالي مي‏شود. ديگر مجبور نيستم اين همه سرما را تحمل کنم." ناگهان حس کردم اتوبوسي آمد و گذشت. اما اشتباه مي‏کردم. هيچ اتوبوسي از آنجا رد نشده بود. به خودم گفتم : "اگر اتوبوس نيايد چه اتفاقي مي‏افتد".


رفت و آمد ماشين‏ها کمي از برف‏ها را از روي خيابان پاک کرده بود ولي هنوز برف زيادي روي زمين نشسته بود و من نرمي برف را زير پايم حس مي‏کردم.

زير نور چراغي که در خيابان روشن بود ايستادم. ناگهان جاي پايي ديدم. جاي پاي بزرگ و پهني که تازه گذاشته شده بود و هنوز دانه‏هاي برف، درست رويش را نپوشانيده بود. حتماً کسي همين چند دقيقه پيش از اينجا رد شده بود. پس چرا من او را نديده بودم. به خودم گفتم : "اگر آن شخص را ببينم با او به خانه مي‏روم". به مادرم قول داده بودم که آن روز زود به خانه برگردم. داشتم با خودم فکر مي‏کردم که "اگر دير به خانه برسم مادرم حتما خيلي نگران مي‏شود."

چند ساعت همينطور در خيابان ايستاده بودم و داشتم از سرما مي‏لرزيدم. کم کم داشت گريه‏ام مي‏گرفت. ناگهان ديدم که پدرم به طرفم مي‏آيد. از خوشحالي مي‏خواستم فرياد بزنم. آن جاي پا، جاي پاي پدرم بود. پدرم هم وقتي که از خيابان رد مي‏شد مرا نديده بود و در حياط مدرسه منتظر من ايستاده بود. اگر آن روز پدرم به مدرسه نمي‏آمد من حتماً از سرما يخ مي‏زدم.


درک مطلب خواندن

در برابر جمله درست «د» و در برابر جمله نادرست «ن» بنويسيد.

  1. ه ومن آن روز زود از کلاس بيرون رفته بود.

  2. د وست هومن منتظر هومن نشده بود.

  3. آ ن روز همه اتوبوس ها در خيابان رفت و آمد مي‏کردند.

  4. ه ومن از پدر خود کمک خواست و پدر هومن هم فوراً به مدرسه آمد.

  5. هومن از سرما يخ زد.

پاسخ دهيد.

1.چرا هومن در خيابان قدم مي‏زد؟

  1. او با خود چه فکري کرد؟

  2. او چه قولي به مادر خود داده بود؟

  3. به نظر شما چرا هومن پدر خود را موقع رد شدن از خيابان نديده بود؟

  4. وقتي هومن پدرش را ديد چه حالي داشت؟

واژگان

گزينه مناسب را انتخاب کنيد

  1. دانشجويان با نگراني داشتند جلوي اتاق رئيس دانشگاه قدم مي‏زدند.

  2. الف. در مي‏زدند ب. راه مي‏رفتند ج. قد مي‏کشيدند د. حرف مي‏زدند

  3. براي رسيدن اتوبوس تقريباً نيم ساعت انتظار کشيدم.

  4. الف. صبر کردم ب. نظر کردم ج. منتظرم شد . نگاه کردم

  5. نامه خيلي جالبي براي دوستم نوشتم اما حيف که يادم رفت آن را پست کنم.

الف. تأسف ب. متأسفانه ج. عجب د. اتفاقاً

در جاهاي خالي واژه مناسب بنويسيد

نگران حيف دانه هاي برف بخاري يخ زدن قول دادن

  1. وقتي داشتم ............ را روشن مي‏کردم دوستم تلفن کرد.

  2. صبح خيلي زود بيدار شده بودم اما ................ که نتوانسته بودم سر ساعت به کلاس برسم.

  3. هوا خيلي سرد بود برف زيادي باريده بود و همه جاده‏ها.............. و هيچ ماشيني نمي‏توانست حرکت کند.

  4. بچه ها به مادرشان .................. که ديگر هيچوقت تنها به پارک نروند.

  5. چرا اينقدر دير کردي؟ پدر و مادرت خيلي ............... شدند.

  6. پشت پنجره ايستاده بودم و به .................... که آرام آرام مي‏باريد نگاه مي‏کردم.

دستور

جملات شرطي

اگر + حال التزامي + حال ساده

اگر اتوبوس بيايد به خانه مي‏روم

تمرين

1. اگر دوستانم را ببينم اين خبر را به آنها ..................... (دادن)

2. اگر دوربين ..............(خريدن) از پرندگان عکس مي‏گيرم.

3. اگر پولدار ................... (شدن) يک خانه ويلايي مي‏خرم.

4. اگر زود بيدار بشود به اتوبوس ............... (رسيدن)

5. اگر خوب فکر کني حتماً به نتيجه ............. (رسيدن)

6. اگر خدا بخواهد من اين ترم .................. (قبول شدن)

7. اگر او مهماني بدهد حتماً تو را.................. (دعوت کردن).


اگر+ گذشته استمراري / گذشته دور + گذشته استمراري/ گذشته دور

اگر اتوبوس مي‏آمد مي‏رفتم

اگر اتوبوس مي‏آمد رفته بودم

اگر اتوبوس آمده بود مي‏رفتم

اگر اتوبوس آمده بود رفته بودم


تمرين

1. اگر تلاش مي‏کردم حتماً موفق .............. (شدن)

2. اگر زودتر به خانه ................ (برگشتن) حتماً او را مي‏ديدم.

3. اگر پولم را پس انداز کرده بودم يک ماشين .............. (خريدن)

4. اگر جنگ نمي‏شد بچه ها يتيم ................. (شدن)

5. اگر امسال زياد برف مي‏باريد به اسکي ............. (رفتن)

6. اگر تو به مسافرت............ (رفتن) من هم با تو ..................(آمدن).

7. اگر وقت داشتم حتماً ورزش ............ (کردن)

جملات زير را با استفاده از «اگر» دوباره بنويسيد.

  1. سال آينده به ايران مي‏روم. براي تو سوغاتي مي‏آورم.

  2. آنها هفته بعد به آن هتل مي‏روند. آنها دوستانشان را آنجا مي‏بينند.

  1. دانشجويان ماه ديگر آن کتاب را مي‏خرند. دانشجويان امتحان مي‏دهند.

  2. خواهرم دو ماه ديگر خانه مي‏خرد. خواهرم مهماني مي‏دهد.

  3. پرندگان تابستان بعد به اين شهر مي‏آيند. شما آنها را مي‏بينيد.

جملات زيررا با استفاده از «اگر» دوباره بنويسيد.

  1. ديشب دير به خانه رسيدم . ديشب دوستم را نديدم.

  2. دانشجويان خوب درس نخواندند. آنهاقبول نشدند.

  3. من به مهماني نرفتم. تو هم به مهماني نرفتي.

  4. همه خيابان ها شلوغ بود. دير به کلاس رسيدم.

  5. خواهرم از مسافرت برنگشته بود. به مهماني نرفتيم.

  6. پارسال يک کتاب شعر نخريدم. شعري از حافظ برايت نخواندم.

  7. او مرا در خيابان ديد. او به پليس گفت.

متن زير را کامل کنيد.

وقتي در پارک بوديم خانه مان آتش گرفت. همسايه ها به ما خبر دادند. واي اگر همسايه ها به ما خبر.................. (دادن) حتماً همه وسايل ما در آتش مي‏سوخت. پدرم گفت: " اگر تو فراموش ................. (کردن) گاز را خاموش کني خانه آتش ................... (گرفتن)." خيلي ناراحت شدم و به پدرم گفتم: "اگر شما آن موقع به من .............. (گفتن) من حتماً گاز را خاموش مي‏کردم." به هر حال بعضي از وسايل ما در آتش سوخت. با اين حال من کمي خوشحال بودم. چون پدرم صفرهاي گنده‏اي را که گرفته بودم نديد. اگر او آنها را ............... (ديدن) من از خجالت ................ (مردن). بعد پدرم به من گفت: " از اين به بعد هر وقت خواستي از خانه خارج بشوي خواهش مي‏کنم اول به گاز نگاه ............(کردن) اگر روشن بود لطفاً آن را خاموش.......... (کردن) بعد از خانه خارج ................ (شدن)." من هم به پدرم قول دادم که هر چه او مي‏گويد گوش کنم.



حالا شما بند زير را کامل کنيد.

وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم. نتوانستم زود بخوابم و صبح خيلي دير از خواب بيدار شدم. . خيلي منتظر اتوبوس شدم.آن روز اتوبوس هم دير آمد. دير به کلاسم رسيدم. شب قبل نتوانستم درسهايم را خوب بخوانم. نتوانستم به سؤالات استاد جواب دهم. به خودم گفتم :

اگر وقتي به خانه مي رسيدم خيلي خسته نبودم.........................................................................

حالا شما پاسخ دهيد

1. اگر زبان فارسي را خوب ياد بگيريد چه کار مي‏کنيد؟

2. اگر امشب برايتان مهمان بيايد چه غذايي براي او مي‏پزيد؟

3. اگر در بانک برنده شويد با پول آن چه کار مي‏کنيد؟

4. اگر براي درس خواندن به ايران نمي‏آمديد به کشور ديگري مي‏رفتيد؟ به چه کشوري؟

5. اگر مردم با هم نمي جنگيدند چه مي‏شد؟

6.اگر امروز به کلاس نمي آمديد به کجا مي‏رفتيد؟

  1. اگر من به مسافرت بروم تو هم با من مي‏آيي؟

10.اگر بين کشورها مرزي وجود نداشت چه مي‏شد؟

گتفگو

الف: امشب به تئاتر مي‏ري [مي‏روي]؟

ب: آره. اما اگر بتونم [بتوانم] بليت گيربيارم [بياورم]. شنيدم که صفش خيلي طولانيه [طولاني است]

الف. اگر ديشب به تلفن جواب مي‏دادي با هم مي‏رفتيم چون من يه [يک] بليت اضافي داشتم.

الف. ديشب وقتي زنگ زدي داشتم با خانم همسايه صحبت مي‏کردم براي همين صداي زنگ تلفنو [تلفن را] نشنيدم.

ب. پس اگر دوباره زنگ مي‏زدم گوشي تلفنو [تلفن را] برمي‏داشتي؟

الف. آره حيف شد که دوباره زنگ نزدي!

ب. خب حالا غصه نخور، پيش مي‏ياد ديگه [مي‏آيد ديگر].اما يادت باشه [باشد] اگر اين دفعه ‏خواستي با خانم همسايه صحبت کني حتماً گوشيتو [گوشي‏ات را] همرات [همراهت] ببر.

يک شعر

چو1 مي‏بيني که نابينا و چاه است اگر خاموش بنشيني2 گناه است

سعدي

اگر دوباره بچه بشويد چه کارهايي مي‏کنيد؟ (5 سطر بنويسيد)

اگر کامپيوتر اختراع نمي‏شد، زندگي ما چگونه بود؟




اگر ما خواندن و نوشتن نمي‏ دانستيم چه مي‏شد؟


درس هشتم

سؤالات پيش از خواندن

  1. مي‏دانيد ايل چيست؟

  2. تا به حال زندگي مردم ايل را ديده‏ايد؟

  3. در باره ايل‏هايي که در ايران زندگي مي کنند چه مي‏دانيد.

  4. به نظر شما زندگي در ايل چه فرقي با زندگي در شهر يا روستا دارد؟

  5. درآمد مردم ايل از چه راهي به دست مي‏آيد؟

واژه هاي تازه

شامگاهان

ميان

چشم کار کردن

تکيه دادن

گليم

دراز کشيدن

گوشه

رخت

چپق کشيدن

تفنگ


سهم ما

شامگاهان همه آسمان پر از ستاره بود.

ماه ميان آسمان نشسته بود.

تا چشم کار مي‏کرد دشت بود و آسمان

چادرها کنار هم، به هم تکيه داده بودند.

همه بيرون از چادرها روي زمين يا گليم دراز کشيده بودند.

بچه ها با انگشت ستاره‏هايشان را به يکديگر نشان مي‏دادند

سهراب به آسمان نگاه کرد وبه پدرش گفت: " بابا! اين ستاره من است."

صبحگاهان همه آسمان پر از نور بود.

خورشيد ميان آسمان نشسته بود

بي بي آفتاب کنار چشمه رخت مي‏شست و سهراب با انگشتهايش به نور آب مي‏زد.

سهراب نگاهي به آسمان کرد و گفت: " بي بي ! اين ستاره من است."

بي‏بي آفتاب يک لحظه از رخت شستن دست کشيد... آهي کشيد و گفت: " اين که خورشيد است ستاره نيست!"

سهراب گفت: " باشد! خورشيد، ستاره من است."

بي‏بي گفت: " نه، نمي‏شود! خورشيد مال همه مردم ايل است. اما هر کس يک ستاره در آسمان دارد."

ظهر جنگل پر از نور و سايه بود.

بابا بزرگ به تنه بلوط کنار چشمه تکيه داده بود و چپق مي‏کشيد. سهراب دويد و گفت: " بابا بزرگ، جنگل مال من! "

بابا بزرگ سري تکان داد و گفت: " نه، نمي‏شود. جنگل مال همه ايل است."

سهراب صورتش را در آب چشمه شست و گفت: " پس چه چيز مال من است؟" بابا بزرگ خنديد و جواب داد:" يک ستاره در آسمان، يک اسب در دشت و يک تفنگ در چادر!"

( از: رسم ما سهم ما، مهدخت کشکولي)


پس از خواند متن به سؤالات زير پاسخ دهيد.

1. سهراب در کجا زندگي مي‏کند؟

2. سهراب به پدرش چه گفت؟

3. سهراب کي با پدرش صحبت مي‏کرد؟

4. سهراب کي و کجا با بي بي آفتاب حرف‏مي زد؟

5. سهراب به بي بي آفتاب چه گفت؟

6. بي بي آفتاب به او چه جوابي داد؟

7. سهراب به پدر بزرگ چه گفت و پدر بزرگ به او چه جوابي داد؟

9. به نظر شما بچه ها در ايل بايد چه چيزهايي ياد بگيرند؟

گزينه مناسب را انتخاب کنيد.

1. شامگاه همه به خانه‏هاي خود رفتند تا استراحت بکنند.

الف. شب ب. بعد از شام ج. گاهي د. هرشب

2. ديروز بچه‏اي در گوشه خيابان نشسته بود و داشت گريه مي‏کرد.

الف. وسط ب. بالاي ج. کنار د. نزديک

3. وقتي به خانه رسيدم مادرم داشت رخت هايم را مي‏شست.

الف. ظرف‏هايم ب. لباس‏هايم ج. پتوهايم د. وسايلم

4. بعضي از دانشجويان ميان کلاس ايستاده بودند و داشتند با استاد صحبت مي‏کردند.

الف. کنار ب. بيرون ج. توي د. وسط

5. وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم براي همين کمي دراز کشيدم .

الف. نشستم ب. خوابيدم ج. ايستادم د. بلند شدم

6. ديروز به کوه توچال رفته بودم وقتي به قله رسيدم خيلي لذت بردم تا چشمم کار مي‏کرد برف بود.

الف.مي‏ديدم ب. مي‏خواستم ج. کار داشتم د. کار مي‏کردم

جاهاي خالي را پر کنيد

چادر چپق کشيدن تفنگ تکيه دادن دراز کشيدن

1. سهراب در ................. هم زندگي مي‏کند هم درس مي‏خواند.

2. پدربزرگ به درخت ............................. و داشت به گذشته فکر مي‏کرد.

3. وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم براي همين 10 دقيقه ................................... بعد بلند شدم و کارهايم را انجام دادم.

4. پدرم يک شکارچي است و با ...................... آهو و گوزن شکار مي‏کند.

5. پدر بزرگ من سيگار نمي‏کشيد او .........................

متن را به زمان حال بنويسيد


گفتکو

در ايستگاه قطار

الف. یه بلیت برای مشهد می‏خواستم.

ب. یه سره یا دوسره.

الف. رفت و برگشت لطفاً

ب. درجه یک یا درجه دو؟

الف. درجه یک.

ب. برید صندوق حساب کنید.

شما پول را پرداخت می کنید.

الف. بفرمایین این هم فیش.

ب. بفرمایید این هم بلیت شما. لطفاٌ نیم ساعت قبل از حرکت قطار تو ایستگاه باشید.

الف. چشم. مرسی. راستی از اینجا تا مشهد با قطار چقدر طول می‏کشه؟

ب. حدود 12 ساعت.

درس نهم

سؤالات پيش از خواندن

  1. مي‏دانيد قاره چيست؟

  2. شما چند قاره مي‏شناسيد؟

  3. در باره قاره آسيا چه مي‏دانيد؟

  4. شما در چه قاره اي زندگي مي‏کنيد؟

  5. قاره اي که شما در آن زندگي مي‏کنيد چه فرقي با قاره آسيا دارد؟


واژه هاي تازه

قاره

منجمد

پرجمعيت

وسيع

خشکي

کره زمين

جهان

شبه جزيره


مغرب

مشرق

آغاز شدن

اقيانوس

سرزمين

استوا

جزيره

در حدود

داراي

آسيا1

آسيا بزرگترين قاره کره زمين است. اين قاره پرجمعيت‏ترين و وسيع‏ترين قاره جهان است. اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکي‏هاي کره زمين است و در حدود سه پنجم جمعيت جهان در اين قاره زندگي مي‏کنند. قاره آسيا در مغرب از شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه و کوه‏هاي آرال آغاز مي‏شود، از مشرق به اقيانوس آرام، از شمال به اقيانوس منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمين‏هاي گرم استوايي مي‏رسد. اين قاره هزاران جزيره دارد که مهم‏ترين آنها از غرب به شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان و ژاپن است.

جمله هاي درست را با « د» و جمله هاي نادرست را با « ن» علامت بزنيد.

  1. آ سيا بعد از آمريکا بزرگترين قاره جهان است.

  2. د ر آسيا جزيره‏هاي زيادي وجود دارد.

  3. آ سيا از مشرق به اقيانوس منجمد شمالي مي‏رسد.

  4. ت قريباً سه قسمت از پنج قسمت جمعيت جهان در آسيا زندگي مي‏کنند.

  5. قسمت جنوب آسيا به سرزمين‏هاي گرم استوايي مي‏رسد.

جاهاي خالي را پر کنيد.

خشکي


شبه جزيره

مشرق

مغرب

آغاز شدن

اقيانوس

سرزمين

استوا

جزيره




1.بعضي از حيوانات در ...............زندگي مي‏کنند و بعضي از آنها در آب.

  1. سال تحصيلي در ايران از اول مهر ماه ...................

  2. دريا خيلي کوچکتر از ................. است.

  3. عربستان يکي از بزرگترين ............... هاي جهان است.

  4. رابينسون کروزو چندين سال در يک ................. به تنهايي زندگي کرد.

  5. در کشورهايي که در منطقه ...... هستند هوا گرم و مرطوب است و طول روز و شب مساوي است.

  6. خورشيد هميشه از .............. طلوع مي‏کند و در .......... غروب مي‏کند.

  7. ما همه ............. خود را دوست داريم و حاضر هستيم از آن دفاع کنيم.

گزينه مناسب را انتخاب کنيد.

  1. آسيا داراي بيابان‏هاي وسيع و خشک است.

الف. زياد ب. بزرگ ج. طولاني د. گرم

  1. من در يک شهر پرجمعيت زندگي مي‏کنم.

الف. بزرگ ب. شلوغ ج. پيشرفته د. آرام

  1. من روز خود را با نام خدا آغاز می‏کنم.

الف. شروع می‏کنم ب. انجام می‏دهم ج. کار می‏کنم د. می‏گذرانم

  1. من خيلي دوست دارم همه کشورهاي جهان را از نزديک ببينم.

الف. جديد ب. جالب ج. دنيا د. ديگر

  1. با اينکه سال‏ها در خارج از کشور زندگي کرده‏ام ولي هيچگاه نمي‏توانم سرزمين مادري خود را فراموش کنم.

الف. شهر ب. روستا ج. خانه د. کشور


معناي واژه هاي گروه «الف» را در گروه«ب» پيدا کنيد

الف ب

1. وسيع درياي خيلي بزرگ

2. خشکي شروع کردن

3. شبه جزيره کشور

4. مغرب بزرگ / پهناور

5. مشرق خطي در وسط کره زمين

6. آغاز کردن زميني که سه طرف آن آب است

7. اقيانوس جايي که خورشيد طلوع می‏کند

8. سرزمين زميني که چهار طرف آن آب است

9. استوا جايي که خورشيد غروب مي‏کند

10. جزيره زمين

11. مرز خطي که بين کشورها وجود دارد



♫♫◘ همزمان با شنيدن متن جاهاي خالي را پر کنيد

آسيا

آسيا بزرگترين ................کره زمين است. اين .............پرجمعيت‏ترين و........... ...........جهان است. اين ..............داراي ............... يک سوم خشکي‏هاي کره زمين است و در حدود ................جمعيت جهان در آن.................... آسيا در ...............از .....................عربستان، کشور ترکيه و کوه هاي آرال ............، از مشرق به .............آرام، از شمال به ..................منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمين‏هاي ....................مي رسد. اين قاره هزاران .................دارد که ..................آنها از ............به...............: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، ............، تايوان و ..............است.


واژهايي را که مي‏شنويد بنويسيد


جاهاي خالي را پر کنيد

آسيا

آسيا بزرگترين قاره کره زمين............(بودن). اين قاره پرجمعيت‏ترين و وسيع‏ترين قاره جهان.............(بودن). اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکي‏هاي کره زمين است و در حدود سه پنجم جمعيت جهان در اين قاره.............. ( زندگي کردن) . قاره آسيا در مغرب از شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه و کوه‏هاي آرال ..................( آغاز شدن) ، از مشرق به اقيانوس آرام، از شمال به اقيانوس منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمين‏هاي گرم استوايي .................. ( رسيدن) اين قاره هزاران جزيره ......... ( داشتن) که مهم‏ترين آنها از غرب به شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان و ژاپن است.


جاهاي خالي را پر کنيد. ( در، از، و، به، که)

آسيا

آسيا بزرگترين قاره کره زمين است. اين قاره پرجمعيت‏ترين........ وسيع‏ترين قاره جهان است. اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکي‏هاي کره زمين است ....... حدود سه پنجم جمعيت جهان .........اين قاره زندگي مي‏کنند. قاره آسيا ........ مغرب ........شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه .......کوه‏هاي آرال آغاز مي‏شود، ........مشرق به اقيانوس آرام، از شمال .........اقيانوس منجمد شمالي، .......... جنوب .........سرزمين‏هاي گرم استوايي مي‏رسد. اين قاره هزاران جزيره دارد .............مهم ترين آنها .......غرب .........شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان ..........ژاپن است.




درس دهم

آسيا 2

سؤالات پيش از خواندن

1. کم جمعيت‏ترين و پرجمعيت‏ترين کشورهاي آسيا کدامند ؟

2. بزرگترين و کوچکترين کشور آسيا از نظر وسعت چه کشورهايي هستند؟

3. چه حکومت‏هايي در آسيا وجود دارد؟

4. در باره ادياني که در آسيا وجود دارد چه مي‏دانيد؟



چون قاره آسيا از مغرب به اروپا وصل شده‏است، بعضي از جغرافي دانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) را يکي دانسته‏اند و آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميده‏اند.

هيچ يک از قاره‏هاي جهان، از لحاظ ويژگي‏هاي طبيعي، سياسي، نژادي، قومي، مذهبي و جمعيتي با آسيا همانند نيست. بسياري از کوه‏هاي بلند، رودهاي طولاني، صحراهاي پهناور و جنگل‏هاي انبوه جهان در اين قاره واقع هستند. در بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. پرجمعيت‏ترين کشورها در اين قاره چين و هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو و قطر هستند.

کشورهاي آسيا داراي نظام‏هاي سياسي گوناگون هستند، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، جمهوري سوسياليستي، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا نژادهاي گوناگوني با فرهنگ‏هاي گوناگون و آداب و رسوم و زبان‏ها و دين‏هاي مختلف در کنار هم زندگي مي‏کنند.

در قاره آسيا پيامبران دين‏هاي بزرگ جهان به دنيا آمده‏اند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. مهم ترين دين‏هاي آسيا که پيروان بسيار دارند دين‏هاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو، زرتشي و... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل مي‏دهند.

سؤالات درک مطلب

جمله درست را با « د» و جمله نادرست را با « ن» علامت بزنيد

1 . نام ديگر قاره آسيا و اروپا، اُراسيا است.

2 . هيچ يک از قاره‏هاي جهان از نظر ويژگي‏هاي طبيعي و قومي و مذهبي با آسيا فرق ندارند.

3 . در آسيا صحراهاي بزرگ و جنگل‏هاي پردرخت وجود دارد. .

4 . در آسيا همه مردم داراي يک نژاد و فرهنگ هستند. .

5 . مهم‏ترين دين‏هاي جهان از آسيا شروع شده‏است. .

6 . دين بودايي و شينتو در آسيا پيروان کمي دارد.



با توجه به متني که خوانده‏ايد، به سؤالات زير پاسخ دهيد.

  1. چرا بعضي از جغرافي‏دانان قاره اروپا و آسيا را يکي دانسته‏اند؟

  2. قاره آسيا داراي چه ويژگي‏هايي است؟

  3. چه نوع حکومت‏هايي در آسيا وجود دارد؟

  4. چه دين‏هايي در آسيا وجود دارد؟

  5. چه دين‏هايي بيشترين پيروان را در آسيا دارد؟

  6. به نظر شما چه نژادهايي در آسيا زندگي مي‏کنند؟

واژگان

جاهاي خالي را پر کنيد (يک واژه اضافي است)

جغرافي‏دانان از لحاظ نژاد قوم مذهب همانند

پهناور(ي) پيامبر نظام‏هاي سياسي پيروان

1.آسيا ....................................ويژگي‏هاي طبيعي و فرهنگي با قاره‏هاي ديگر فرق دارد.

2. در جهان ................................ گوناگوني وجود دارد. مثل :جمهوري، جمهوري اسلامي و پادشاهي.

3. در جهان صحراهاي ................................ وجود دارد که وسعت آنها به صدها کيلومتر مي‏رسد.

4. دین بودایی در جهان ................ زیادی دارد که در کشورهای مختلف زندگی می کنند.

5. دانشمندان مي‏گويند در جهان اثر انگشت هيچ يک از انسان‏ها ............................ هم نيست.

6. محمد، .............. اسلام، در شبه جزيره عربستان به دنيا آمده‏است.

7. در ايران .............. هاي مختلفي زندگي مي‏کنند. مثل: کرد، لر، بلوچ و ترکمن.

8. هيتلر معتقد بود که بعضي از .............ها بهتر از بقيه هستند.

9. بعضي از ................. مي‏گويند که قاره آسيا و اروپا يک قاره است.

گزينه مناسب را انتخاب کنيد.

  1. آسيا از لحاظ وسعت بزرگترين قاره جهان است.

الف. از شکل ب. از نظر ج. از حالت د. از نسبت

  1. دين بودايي در آسيا پيروان زيادي دارد.

الف. جوانان ب. پيامبران ج.دنباله‏روان د. مردم

  1. جمعیت انبوهی درمیدان شهر جمع شده بودند.

الف. خطرناکي ب. اندازه‏ای ج. شلوغی د. زیادی

  1. به کشورهاي گوناگون سفر کرده‏ام و با فرهنگ‏هاي گوناگون آشنا شده‏ام.

الف. مختلف ب. عجيب ج. جالب د. بزرگ

  1. من اصلاً گوشت منجمد دوست ندارم.

الف. خام ب. يخ‏زده ج. پخته د. سرد

  1. من به پيروان همه مذهب‏ها احترام مي‏گذارم.

الف. ملت‏ها ب. قوم‏ها ج. دين‏ها د. نژادها

جاهاي خالي را پر کنيد.

وصل شدن ناميدن واقع بودن به دنيا آمدن تشکيل دادن آغاز شدن

  1. بعضي از دانشمندان قاره آسيا و اوپا را اُراسيا ..................

  2. من در ماه فروردين ..........................

  3. سال جديد در ايران با بهار .........................

  4. شهر کرج در استان تهران ..........................

  5. من از خانه مي‏توانم به اينترنت .........................

  6. هندوها و مسلمانان، بيشترين جمعيت ديني آسيا را ...................

وا ژه هاي هم معني را پيدا کنيد.

الف ب

1. ويژ گي دين

2. قوم زميني که سه طرف آن آب است

3. نظام سياسي خصوصيت

4. استوا پهناور

5. شبه جزيره مختلف

6. مذهب از نظر

7. پيروان گروهي از مردم که داراي آداب و رسوم مشترک هستند

8. از لحاظ خطي که کره زمين را به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم مي کند

9. گوناگون دنباله روان

10. وسيع حکومت

جاهاي خالي را پر کنيد. ( از، به، در، با، که، و، را،...)

چون قاره آسيا ...........مغرب ..........اروپا وصل شده‏است، بعضي از جغرافي‏دانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) ........يکي دانسته‏اند .........آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميده‏اند.

هيچ يک ......قاره‏هاي جهان، ......لحاظ ويژگي‏هاي طبيعي، سياسي، نژادي، قومي، مذهبي ........جمعيتي .....آسيا همانند نيست. بسياري ....کوه‏هاي بلند، رودهاي طولاني، صحراهاي پهناور .......جنگل‏هاي انبوه جهان ...... اين قاره واقع هستند. بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. پرجمعيت‏ترين کشورها ......اين قاره چين .....هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو...... قطر هستند.

کشورهاي آسيا داراي نظام‏هاي سياسي گوناگون هستند، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، جمهوري سوسياليستي، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا نژادهاي گوناگوني .......فرهنگ‏هاي گوناگون ......آداب و رسوم .....زبان‏ها ........دين هاي مختلف زندگي مي‏کنند.

....... قاره آسيا پيامبران دين‏هاي بزرگ جهان ......دنيا آمده‏اند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. مهم‏ترين دين‏هاي آسيا .....پيروان بسيار دارند دين‏هاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو و ... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل مي‏دهند.

شما در باره قاره آسيا چه مي دانيد؟ در5 سطر بنويسيد.

♫♫ همزمان با شنيدن متن جاهاي خالي را پر کنيد.

چون قاره آسيا از مغرب به اروپا ..............................، بعضي از جغرافي‏دانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) را يکي دانسته‏اند و آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميده‏اند.

هيچ يک از قاره‏هاي جهان، ..........................................، سياسي، نژادي، قومي، .................................با آسيا همانند نيست. بسياري از کوه‏هاي بلند، .............................، صحراهاي پهناور و جنگل‏هاي ...............جهان در اين قاره واقع هستند. در بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. .....................کشورها در اين قاره چين و هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو و قطر هستند.

کشورهاي آسيا داراي .......................................................، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، ......................................، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا ..................................با فرهنگ‏هاي گوناگون و آداب و رسوم و زبان‏ها و.............................................

در قاره آسيا ..................دين‏هاي بزرگ جهان به دنيا آمده‏اند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. .................................آسيا که ...............بسيار دارند دين هاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو و ... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل مي‏دهند.

درس يازدهم

باز دسته گل به آب داده‏اي؟

تا حالا در مدرسه نمره بد گرفته‏ايد، يا کار اشتباهي انجام داده‏ايد، يا حرفي زده‏ايد که دردسر درست شود. اگر شما اين کارها را کرده‏ايد ممکن است پدر يا مادرتان به شما گفته باشند : "باز دسته گل به آب داده‏اي؟" اين يک ضرب المثل است.

هر يک از ضرب المثل‏ها داستاني دارند. " باز دسته گل به آب داده‏اي؟" هم داستان جالبي دارد. معمولاً اين ضرب المثل زماني به کار مي‏رود که فردی کار اشتباهی انجام دهد.

مي‏گويند در زمان‏هاي قديم، مردي بود که هر کاري انجام مي‏داد، اشتباه بود و دردسر درست مي‏شد. او به هرجا مي رفت، يک اتفاق بد مي‏افتاد. او آدم بدي نبود ولي خيلي بدشانس بود. او تصميم گرفت جايي نرود. براي همين خودش را در خانه زنداني کرد تا اينکه يک روز به او خبر دادند که عروسي دختر برادرش است.

خيلي دلش مي‏خواست به اين عروسي برود، اما مي‏ترسيد اتفاق بدي بيفتد و عروسي به هم بخورد. هيچ کس هم حاضر نبود که کمکش کند. براي همين به عروسي نرفت در عوض يک دسته گل زيبا تهيه کرد و آن را در آب رودخانه انداخت تا آب دسته گل را به مراسم عروسي ببرد.


اما يک دختر کوچک که در کنار رودخانه بازي مي‏کرد اين دسته گل را ديد و از آن خوشش آمد. آن دختر به رودخانه رفت تا دسته گل را بگيرد اما آب رودخانه خيلي زياد بود و دختر را با خود برد. دختر کوچک خيلي تلاش کرد که خودش را نجات بدهد اما نتوانست اين کار را بکند و در آب غرق شد. وقتي به خانواده عروس خبر دادند که اين دختر در آب مرده‏است، جشن عروسي آنها به عزا تبديل شد.


ز آن روز به بعد به آدم‏هايي مثل اين شخص که دست به هرکاري مي‏زنند خراب مي‏شود و دردسر درست مي‏شود مي‏گويند: " باز دسته گل به آب داده‏اي؟"

باز دسته گل به آب داده‏اي؟

تا حالا در مدرسه نمره بد ......... (گرفتن) ، يا کار اشتباهي .............( انجام دادن) ، يا حرفي زده‏ايد که دردسر درست شود. اگر شما اين کارها را بکنيد ممکن است پدر يا مادرتان به شما................ (گفتن) : "باز دسته گل به آب داد ه‏اي؟"

اين يک ضرب المثل.............. ( بودن) .هر يک از ضرب المثل ها داستاني دارند. " باز دسته گل به آب داده‏اي؟" هم داستان جالبي دارد. معمولاً اين ضرب المثل زماني به کار ............... (رفتن) که يک نفر کاري را اشتباه انجام دهد.

مي‏گويند در زمان‏هاي قديم، مردي .......... ( بودن) که هر کاري انجام مي‏داد، اشتباه بود و دردسر................... (درست شدن) او به هرجا مي‏رفت، يک اتفاق بد.................. (افتادن) او آدم بدي نبود ولي خيلي بدشانس........ ( بودن) . او تصميم گرفت هرگز به مهماني ............ (رفتن) براي همين خودش را در خانه زنداني کرد تا اينکه يک روز به او خبر دادند که عروسي دختر برادرش است. خيلي دلش مي خواست به اين عروسي ............ (رفتن)، اما مي‏ترسيد اتفاق بدي ........... (افتادن) و عروسي.............. (به هم خوردن) براي همين نمي‏خواست به اين عروسي .............( رفتن) در عوض يک دسته گل زيبا تهيه کرد و آن را در آب رودخانه ............ (انداختن) تا آب دسته گل را به مراسم عروسي....................(بردن)

اما يک دختر کوچک که در کنار رودخانه .............. (بازي کردن) اين دسته گل را ديد و از آن.................. (خوش... آمدن) آن دختر به رودخانه رفت تا دسته گل را ............ (گرفتن) اما آب رودخانه خيلي زياد بود و دختر را با خود برد. دختر کوچک خيلي تلاش کرد خودش را .............. (نجات دادن) اما نتوانست اين کار را ............ (کردن) و در آب غرق شد. وقتي به خانواده عروس خبر دادند که اين دختر در آب ................... ( مردن) ، جشن عروسي آنها به عزا تبديل شد. از آن روز به بعد به آدم‏هايي مثل اين شخص که دست به هرکاري ................. ( زدن) خراب مي‏شود و درد سر............... ( درست شدن) مي‏گويند: " باز دسته گل به آب داده‏اي؟"

چند ضرب‏المثل ( معنی این ضرب المثل‏ها را بنویسید)

جوجه را آخر پاييز مي‏شمارند.

شاهنامه آخرش خوش است.

مرغ همسايه غاز است.


☻☺شما چند ضرب المثل بنويسيد.


  1. 1چو= اگر

  1. 2. خاموش بنشيني = ساکت باشي، حرف نزني

15



Wyszukiwarka

Podobne podstrony:

więcej podobnych podstron