● درس هفتم
اگر |
◙ سؤالات پيش ازخواندن
شما روزهاي برفي را دوست داريد؟
اگر در يک روز برفي نتوانيد براي رفتن به خانه ماشين پيدا کنيد چه کار ميکنيد؟
در دوران بچگي روزهاي برفي چه کار ميکرديد؟
به نظر شما اگر برف نميباريد چه ميشد؟
در کشور شما شهرداري براي باز کردن خيابانها در روز برفي چه کارهايي انجام ميدهد؟
|
|
◙ واژه هاي تازه
قدم زدن |
انتظار |
بخاري |
منتظر کسي بودن |
حيف |
تحمل کردن |
دانه برف |
|
قول دادن |
پهن |
گريه گرفتن |
يخ زدن |
|
|
|
|
|
|
يک روز برفي
اسم من هومن است. ميخواهم يک خاطره از يک روز برفي برايتان تعريف کنم. من در يک مدرسه کوچک در يک شهر کوچک درس ميخواندم. یادم می آید که یکی از روزهای زمستان برف سنگینی می بارید. آن روز هوا خيلي سرد بود، اما کلاس ما بخاري داشت. کلاس گرم بود اما مطمئن بودم که هواي بيرون خيلي سرد است. زنگ که خورد از کلاس بيرون آمدم و منتظر دوستم شدم. اما هر چه منتظر شدم او نيامد. به ايستگاه اتوبوس رفتم. من در انتظار اتوبوس، روي برفهاي خيابان قدم ميزدم و زير پالتويم ميلرزيدم. دو روز بود که برف ميباريد و من هرگز تا به آن روز اينقدر برف نديده بودم. اگر کارم را زود تمام کرده بودم ميتوانستم با دوستم به خانه برگردم. اگر دوستم کمي منتظر من شده بود خيلي خوب ميشد. ولي حيف که او رفته بود و من تنها مانده بودم. يقه پالتويم را بالا کشيده بودم و در انتظار اتوبوس کنار جوي خيابان قدم ميزدم. به خودم گفتم: "اگر اتوبوس زود بيايد خيلي عالي ميشود. ديگر مجبور نيستم اين همه سرما را تحمل کنم." ناگهان حس کردم اتوبوسي آمد و گذشت. اما اشتباه ميکردم. هيچ اتوبوسي از آنجا رد نشده بود. به خودم گفتم : "اگر اتوبوس نيايد چه اتفاقي ميافتد".
|
|
رفت و آمد ماشينها کمي از برفها را از روي خيابان پاک کرده بود ولي هنوز برف زيادي روي زمين نشسته بود و من نرمي برف را زير پايم حس ميکردم.
زير نور چراغي که در خيابان روشن بود ايستادم. ناگهان جاي پايي ديدم. جاي پاي بزرگ و پهني که تازه گذاشته شده بود و هنوز دانههاي برف، درست رويش را نپوشانيده بود. حتماً کسي همين چند دقيقه پيش از اينجا رد شده بود. پس چرا من او را نديده بودم. به خودم گفتم : "اگر آن شخص را ببينم با او به خانه ميروم". به مادرم قول داده بودم که آن روز زود به خانه برگردم. داشتم با خودم فکر ميکردم که "اگر دير به خانه برسم مادرم حتما خيلي نگران ميشود."
چند ساعت همينطور در خيابان ايستاده بودم و داشتم از سرما ميلرزيدم. کم کم داشت گريهام ميگرفت. ناگهان ديدم که پدرم به طرفم ميآيد. از خوشحالي ميخواستم فرياد بزنم. آن جاي پا، جاي پاي پدرم بود. پدرم هم وقتي که از خيابان رد ميشد مرا نديده بود و در حياط مدرسه منتظر من ايستاده بود. اگر آن روز پدرم به مدرسه نميآمد من حتماً از سرما يخ ميزدم.
|
◙ درک مطلب خواندن
در برابر جمله درست «د» و در برابر جمله نادرست «ن» بنويسيد.
ه ومن آن روز زود از کلاس بيرون رفته بود.
د وست هومن منتظر هومن نشده بود.
آ ن روز همه اتوبوس ها در خيابان رفت و آمد ميکردند.
ه ومن از پدر خود کمک خواست و پدر هومن هم فوراً به مدرسه آمد.
هومن از سرما يخ زد.
◙ پاسخ دهيد.
1.چرا هومن در خيابان قدم ميزد؟
او با خود چه فکري کرد؟
او چه قولي به مادر خود داده بود؟
به نظر شما چرا هومن پدر خود را موقع رد شدن از خيابان نديده بود؟
وقتي هومن پدرش را ديد چه حالي داشت؟
◙ واژگان
◘ گزينه مناسب را انتخاب کنيد
دانشجويان با نگراني داشتند جلوي اتاق رئيس دانشگاه قدم ميزدند.
الف. در ميزدند ب. راه ميرفتند ج. قد ميکشيدند د. حرف ميزدند
براي رسيدن اتوبوس تقريباً نيم ساعت انتظار کشيدم.
الف. صبر کردم ب. نظر کردم ج. منتظرم شد . نگاه کردم
نامه خيلي جالبي براي دوستم نوشتم اما حيف که يادم رفت آن را پست کنم.
الف. تأسف ب. متأسفانه ج. عجب د. اتفاقاً
◙ در جاهاي خالي واژه مناسب بنويسيد
نگران حيف دانه هاي برف بخاري يخ زدن قول دادن
وقتي داشتم ............ را روشن ميکردم دوستم تلفن کرد.
صبح خيلي زود بيدار شده بودم اما ................ که نتوانسته بودم سر ساعت به کلاس برسم.
هوا خيلي سرد بود برف زيادي باريده بود و همه جادهها.............. و هيچ ماشيني نميتوانست حرکت کند.
بچه ها به مادرشان .................. که ديگر هيچوقت تنها به پارک نروند.
چرا اينقدر دير کردي؟ پدر و مادرت خيلي ............... شدند.
پشت پنجره ايستاده بودم و به .................... که آرام آرام ميباريد نگاه ميکردم.
◙ دستور
◙ جملات شرطي
☻اگر + حال التزامي + حال ساده
اگر اتوبوس بيايد به خانه ميروم
☻ تمرين
1. اگر دوستانم را ببينم اين خبر را به آنها ..................... (دادن)
2. اگر دوربين ..............(خريدن) از پرندگان عکس ميگيرم.
3. اگر پولدار ................... (شدن) يک خانه ويلايي ميخرم.
4. اگر زود بيدار بشود به اتوبوس ............... (رسيدن)
5. اگر خوب فکر کني حتماً به نتيجه ............. (رسيدن)
6. اگر خدا بخواهد من اين ترم .................. (قبول شدن)
7. اگر او مهماني بدهد حتماً تو را.................. (دعوت کردن).
☻اگر+ گذشته استمراري / گذشته دور + گذشته استمراري/ گذشته دور
اگر اتوبوس ميآمد ميرفتم
اگر اتوبوس ميآمد رفته بودم
اگر اتوبوس آمده بود ميرفتم
اگر اتوبوس آمده بود رفته بودم
☻تمرين
1. اگر تلاش ميکردم حتماً موفق .............. (شدن)
2. اگر زودتر به خانه ................ (برگشتن) حتماً او را ميديدم.
3. اگر پولم را پس انداز کرده بودم يک ماشين .............. (خريدن)
4. اگر جنگ نميشد بچه ها يتيم ................. (شدن)
5. اگر امسال زياد برف ميباريد به اسکي ............. (رفتن)
6. اگر تو به مسافرت............ (رفتن) من هم با تو ..................(آمدن).
7. اگر وقت داشتم حتماً ورزش ............ (کردن)
☻جملات زير را با استفاده از «اگر» دوباره بنويسيد.
سال آينده به ايران ميروم. براي تو سوغاتي ميآورم.
آنها هفته بعد به آن هتل ميروند. آنها دوستانشان را آنجا ميبينند.
دانشجويان ماه ديگر آن کتاب را ميخرند. دانشجويان امتحان ميدهند.
خواهرم دو ماه ديگر خانه ميخرد. خواهرم مهماني ميدهد.
پرندگان تابستان بعد به اين شهر ميآيند. شما آنها را ميبينيد.
☻ جملات زيررا با استفاده از «اگر» دوباره بنويسيد.
ديشب دير به خانه رسيدم . ديشب دوستم را نديدم.
دانشجويان خوب درس نخواندند. آنهاقبول نشدند.
من به مهماني نرفتم. تو هم به مهماني نرفتي.
همه خيابان ها شلوغ بود. دير به کلاس رسيدم.
خواهرم از مسافرت برنگشته بود. به مهماني نرفتيم.
پارسال يک کتاب شعر نخريدم. شعري از حافظ برايت نخواندم.
او مرا در خيابان ديد. او به پليس گفت.
☻ متن زير را کامل کنيد.
وقتي در پارک بوديم خانه مان آتش گرفت. همسايه ها به ما خبر دادند. واي اگر همسايه ها به ما خبر.................. (دادن) حتماً همه وسايل ما در آتش ميسوخت. پدرم گفت: " اگر تو فراموش ................. (کردن) گاز را خاموش کني خانه آتش ................... (گرفتن)." خيلي ناراحت شدم و به پدرم گفتم: "اگر شما آن موقع به من .............. (گفتن) من حتماً گاز را خاموش ميکردم." به هر حال بعضي از وسايل ما در آتش سوخت. با اين حال من کمي خوشحال بودم. چون پدرم صفرهاي گندهاي را که گرفته بودم نديد. اگر او آنها را ............... (ديدن) من از خجالت ................ (مردن). بعد پدرم به من گفت: " از اين به بعد هر وقت خواستي از خانه خارج بشوي خواهش ميکنم اول به گاز نگاه ............(کردن) اگر روشن بود لطفاً آن را خاموش.......... (کردن) بعد از خانه خارج ................ (شدن)." من هم به پدرم قول دادم که هر چه او ميگويد گوش کنم.
☻ حالا شما بند زير را کامل کنيد.
وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم. نتوانستم زود بخوابم و صبح خيلي دير از خواب بيدار شدم. . خيلي منتظر اتوبوس شدم.آن روز اتوبوس هم دير آمد. دير به کلاسم رسيدم. شب قبل نتوانستم درسهايم را خوب بخوانم. نتوانستم به سؤالات استاد جواب دهم. به خودم گفتم :
اگر وقتي به خانه مي رسيدم خيلي خسته نبودم.........................................................................
☻ حالا شما پاسخ دهيد
1. اگر زبان فارسي را خوب ياد بگيريد چه کار ميکنيد؟
2. اگر امشب برايتان مهمان بيايد چه غذايي براي او ميپزيد؟
3. اگر در بانک برنده شويد با پول آن چه کار ميکنيد؟
4. اگر براي درس خواندن به ايران نميآمديد به کشور ديگري ميرفتيد؟ به چه کشوري؟
5. اگر مردم با هم نمي جنگيدند چه ميشد؟
6.اگر امروز به کلاس نمي آمديد به کجا ميرفتيد؟
اگر من به مسافرت بروم تو هم با من ميآيي؟
10.اگر بين کشورها مرزي وجود نداشت چه ميشد؟
گتفگو
الف: امشب به تئاتر ميري [ميروي]؟
ب: آره. اما اگر بتونم [بتوانم] بليت گيربيارم [بياورم]. شنيدم که صفش خيلي طولانيه [طولاني است]
الف. اگر ديشب به تلفن جواب ميدادي با هم ميرفتيم چون من يه [يک] بليت اضافي داشتم.
الف. ديشب وقتي زنگ زدي داشتم با خانم همسايه صحبت ميکردم براي همين صداي زنگ تلفنو [تلفن را] نشنيدم.
ب. پس اگر دوباره زنگ ميزدم گوشي تلفنو [تلفن را] برميداشتي؟
الف. آره حيف شد که دوباره زنگ نزدي!
ب. خب حالا غصه نخور، پيش ميياد ديگه [ميآيد ديگر].اما يادت باشه [باشد] اگر اين دفعه خواستي با خانم همسايه صحبت کني حتماً گوشيتو [گوشيات را] همرات [همراهت] ببر.
يک شعر
چو1 ميبيني که نابينا و چاه است اگر خاموش بنشيني2 گناه است
سعدي
اگر دوباره بچه بشويد چه کارهايي ميکنيد؟ (5 سطر بنويسيد)
اگر کامپيوتر اختراع نميشد، زندگي ما چگونه بود؟
اگر ما خواندن و نوشتن نمي دانستيم چه ميشد؟
● درس هشتم
سؤالات پيش از خواندن
ميدانيد ايل چيست؟
تا به حال زندگي مردم ايل را ديدهايد؟
در باره ايلهايي که در ايران زندگي مي کنند چه ميدانيد.
به نظر شما زندگي در ايل چه فرقي با زندگي در شهر يا روستا دارد؟
درآمد مردم ايل از چه راهي به دست ميآيد؟
|
|
واژه هاي تازه
شامگاهان |
ميان |
چشم کار کردن |
تکيه دادن |
گليم |
دراز کشيدن |
گوشه |
رخت |
چپق کشيدن |
تفنگ |
|
|
|
|
سهم ما
شامگاهان همه آسمان پر از ستاره بود.
ماه ميان آسمان نشسته بود.
تا چشم کار ميکرد دشت بود و آسمان
چادرها کنار هم، به هم تکيه داده بودند.
همه بيرون از چادرها روي زمين يا گليم دراز کشيده بودند.
بچه ها با انگشت ستارههايشان را به يکديگر نشان ميدادند
سهراب به آسمان نگاه کرد وبه پدرش گفت: " بابا! اين ستاره من است."
صبحگاهان همه آسمان پر از نور بود.
خورشيد ميان آسمان نشسته بود
بي بي آفتاب کنار چشمه رخت ميشست و سهراب با انگشتهايش به نور آب ميزد.
سهراب نگاهي به آسمان کرد و گفت: " بي بي ! اين ستاره من است."
بيبي آفتاب يک لحظه از رخت شستن دست کشيد... آهي کشيد و گفت: " اين که خورشيد است ستاره نيست!"
|
|
سهراب گفت: " باشد! خورشيد، ستاره من است."
بيبي گفت: " نه، نميشود! خورشيد مال همه مردم ايل است. اما هر کس يک ستاره در آسمان دارد."
ظهر جنگل پر از نور و سايه بود.
بابا بزرگ به تنه بلوط کنار چشمه تکيه داده بود و چپق ميکشيد. سهراب دويد و گفت: " بابا بزرگ، جنگل مال من! "
بابا بزرگ سري تکان داد و گفت: " نه، نميشود. جنگل مال همه ايل است."
سهراب صورتش را در آب چشمه شست و گفت: " پس چه چيز مال من است؟" بابا بزرگ خنديد و جواب داد:" يک ستاره در آسمان، يک اسب در دشت و يک تفنگ در چادر!"
( از: رسم ما سهم ما، مهدخت کشکولي)
|
◙ پس از خواند متن به سؤالات زير پاسخ دهيد.
1. سهراب در کجا زندگي ميکند؟
2. سهراب به پدرش چه گفت؟
3. سهراب کي با پدرش صحبت ميکرد؟
4. سهراب کي و کجا با بي بي آفتاب حرفمي زد؟
5. سهراب به بي بي آفتاب چه گفت؟
6. بي بي آفتاب به او چه جوابي داد؟
7. سهراب به پدر بزرگ چه گفت و پدر بزرگ به او چه جوابي داد؟
9. به نظر شما بچه ها در ايل بايد چه چيزهايي ياد بگيرند؟
◘ گزينه مناسب را انتخاب کنيد.
1. شامگاه همه به خانههاي خود رفتند تا استراحت بکنند.
الف. شب ب. بعد از شام ج. گاهي د. هرشب
2. ديروز بچهاي در گوشه خيابان نشسته بود و داشت گريه ميکرد.
الف. وسط ب. بالاي ج. کنار د. نزديک
3. وقتي به خانه رسيدم مادرم داشت رخت هايم را ميشست.
الف. ظرفهايم ب. لباسهايم ج. پتوهايم د. وسايلم
4. بعضي از دانشجويان ميان کلاس ايستاده بودند و داشتند با استاد صحبت ميکردند.
الف. کنار ب. بيرون ج. توي د. وسط
5. وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم براي همين کمي دراز کشيدم .
الف. نشستم ب. خوابيدم ج. ايستادم د. بلند شدم
6. ديروز به کوه توچال رفته بودم وقتي به قله رسيدم خيلي لذت بردم تا چشمم کار ميکرد برف بود.
الف.ميديدم ب. ميخواستم ج. کار داشتم د. کار ميکردم
☻جاهاي خالي را پر کنيد
چادر چپق کشيدن تفنگ تکيه دادن دراز کشيدن
1. سهراب در ................. هم زندگي ميکند هم درس ميخواند.
2. پدربزرگ به درخت ............................. و داشت به گذشته فکر ميکرد.
3. وقتي به خانه رسيدم خيلي خسته بودم براي همين 10 دقيقه ................................... بعد بلند شدم و کارهايم را انجام دادم.
4. پدرم يک شکارچي است و با ...................... آهو و گوزن شکار ميکند.
5. پدر بزرگ من سيگار نميکشيد او .........................
☻متن را به زمان حال بنويسيد
|
|
● گفتکو
در ايستگاه قطار
الف. یه بلیت برای مشهد میخواستم.
ب. یه سره یا دوسره.
الف. رفت و برگشت لطفاً
ب. درجه یک یا درجه دو؟
الف. درجه یک.
ب. برید صندوق حساب کنید.
شما پول را پرداخت می کنید.
الف. بفرمایین این هم فیش.
ب. بفرمایید این هم بلیت شما. لطفاٌ نیم ساعت قبل از حرکت قطار تو ایستگاه باشید.
الف. چشم. مرسی. راستی از اینجا تا مشهد با قطار چقدر طول میکشه؟
ب. حدود 12 ساعت.
|
|
● درس نهم
● سؤالات پيش از خواندن
ميدانيد قاره چيست؟
شما چند قاره ميشناسيد؟
در باره قاره آسيا چه ميدانيد؟
شما در چه قاره اي زندگي ميکنيد؟
قاره اي که شما در آن زندگي ميکنيد چه فرقي با قاره آسيا دارد؟
|
|
● واژه هاي تازه
قاره |
منجمد |
پرجمعيت |
وسيع |
خشکي |
کره زمين |
جهان |
شبه جزيره |
|
مغرب |
مشرق |
آغاز شدن |
اقيانوس |
سرزمين |
استوا |
جزيره |
در حدود |
داراي |
آسيا1
آسيا بزرگترين قاره کره زمين است. اين قاره پرجمعيتترين و وسيعترين قاره جهان است. اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکيهاي کره زمين است و در حدود سه پنجم جمعيت جهان در اين قاره زندگي ميکنند. قاره آسيا در مغرب از شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه و کوههاي آرال آغاز ميشود، از مشرق به اقيانوس آرام، از شمال به اقيانوس منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمينهاي گرم استوايي ميرسد. اين قاره هزاران جزيره دارد که مهمترين آنها از غرب به شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان و ژاپن است.
◘ جمله هاي درست را با « د» و جمله هاي نادرست را با « ن» علامت بزنيد.
آ سيا بعد از آمريکا بزرگترين قاره جهان است.
د ر آسيا جزيرههاي زيادي وجود دارد.
آ سيا از مشرق به اقيانوس منجمد شمالي ميرسد.
ت قريباً سه قسمت از پنج قسمت جمعيت جهان در آسيا زندگي ميکنند.
قسمت جنوب آسيا به سرزمينهاي گرم استوايي ميرسد.
◘ جاهاي خالي را پر کنيد.
خشکي |
|
شبه جزيره |
مشرق |
مغرب |
آغاز شدن |
اقيانوس |
سرزمين |
استوا |
جزيره |
|
|
1.بعضي از حيوانات در ...............زندگي ميکنند و بعضي از آنها در آب.
سال تحصيلي در ايران از اول مهر ماه ...................
دريا خيلي کوچکتر از ................. است.
عربستان يکي از بزرگترين ............... هاي جهان است.
رابينسون کروزو چندين سال در يک ................. به تنهايي زندگي کرد.
در کشورهايي که در منطقه ...... هستند هوا گرم و مرطوب است و طول روز و شب مساوي است.
خورشيد هميشه از .............. طلوع ميکند و در .......... غروب ميکند.
ما همه ............. خود را دوست داريم و حاضر هستيم از آن دفاع کنيم.
◘ گزينه مناسب را انتخاب کنيد.
آسيا داراي بيابانهاي وسيع و خشک است.
الف. زياد ب. بزرگ ج. طولاني د. گرم
من در يک شهر پرجمعيت زندگي ميکنم.
الف. بزرگ ب. شلوغ ج. پيشرفته د. آرام
من روز خود را با نام خدا آغاز میکنم.
الف. شروع میکنم ب. انجام میدهم ج. کار میکنم د. میگذرانم
من خيلي دوست دارم همه کشورهاي جهان را از نزديک ببينم.
الف. جديد ب. جالب ج. دنيا د. ديگر
با اينکه سالها در خارج از کشور زندگي کردهام ولي هيچگاه نميتوانم سرزمين مادري خود را فراموش کنم.
الف. شهر ب. روستا ج. خانه د. کشور
◘ معناي واژه هاي گروه «الف» را در گروه«ب» پيدا کنيد
الف ب
1. وسيع درياي خيلي بزرگ
2. خشکي شروع کردن
3. شبه جزيره کشور
4. مغرب بزرگ / پهناور
5. مشرق خطي در وسط کره زمين
6. آغاز کردن زميني که سه طرف آن آب است
7. اقيانوس جايي که خورشيد طلوع میکند
8. سرزمين زميني که چهار طرف آن آب است
9. استوا جايي که خورشيد غروب ميکند
10. جزيره زمين
11. مرز خطي که بين کشورها وجود دارد
|
|
♫♫◘ همزمان با شنيدن متن جاهاي خالي را پر کنيد
آسيا
آسيا بزرگترين ................کره زمين است. اين .............پرجمعيتترين و........... ...........جهان است. اين ..............داراي ............... يک سوم خشکيهاي کره زمين است و در حدود ................جمعيت جهان در آن.................... آسيا در ...............از .....................عربستان، کشور ترکيه و کوه هاي آرال ............، از مشرق به .............آرام، از شمال به ..................منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمينهاي ....................مي رسد. اين قاره هزاران .................دارد که ..................آنها از ............به...............: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، ............، تايوان و ..............است.
◘ واژهايي را که ميشنويد بنويسيد
● جاهاي خالي را پر کنيد
آسيا
آسيا بزرگترين قاره کره زمين............(بودن). اين قاره پرجمعيتترين و وسيعترين قاره جهان.............(بودن). اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکيهاي کره زمين است و در حدود سه پنجم جمعيت جهان در اين قاره.............. ( زندگي کردن) . قاره آسيا در مغرب از شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه و کوههاي آرال ..................( آغاز شدن) ، از مشرق به اقيانوس آرام، از شمال به اقيانوس منجمد شمالي، و از جنوب به سرزمينهاي گرم استوايي .................. ( رسيدن) اين قاره هزاران جزيره ......... ( داشتن) که مهمترين آنها از غرب به شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان و ژاپن است.
◘ جاهاي خالي را پر کنيد. ( در، از، و، به، که)
آسيا
آسيا بزرگترين قاره کره زمين است. اين قاره پرجمعيتترين........ وسيعترين قاره جهان است. اين قاره داراي تقريباً يک سوم خشکيهاي کره زمين است ....... حدود سه پنجم جمعيت جهان .........اين قاره زندگي ميکنند. قاره آسيا ........ مغرب ........شبه جزيره عربستان، کشور ترکيه .......کوههاي آرال آغاز ميشود، ........مشرق به اقيانوس آرام، از شمال .........اقيانوس منجمد شمالي، .......... جنوب .........سرزمينهاي گرم استوايي ميرسد. اين قاره هزاران جزيره دارد .............مهم ترين آنها .......غرب .........شرق: قبرس، مالديو، سري لانکا، اندونزي، فيليپين، تايوان ..........ژاپن است.
● درس دهم
آسيا 2
● سؤالات پيش از خواندن
1. کم جمعيتترين و پرجمعيتترين کشورهاي آسيا کدامند ؟
2. بزرگترين و کوچکترين کشور آسيا از نظر وسعت چه کشورهايي هستند؟
3. چه حکومتهايي در آسيا وجود دارد؟
4. در باره ادياني که در آسيا وجود دارد چه ميدانيد؟
|
چون قاره آسيا از مغرب به اروپا وصل شدهاست، بعضي از جغرافي دانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) را يکي دانستهاند و آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميدهاند.
هيچ يک از قارههاي جهان، از لحاظ ويژگيهاي طبيعي، سياسي، نژادي، قومي، مذهبي و جمعيتي با آسيا همانند نيست. بسياري از کوههاي بلند، رودهاي طولاني، صحراهاي پهناور و جنگلهاي انبوه جهان در اين قاره واقع هستند. در بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. پرجمعيتترين کشورها در اين قاره چين و هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو و قطر هستند.
کشورهاي آسيا داراي نظامهاي سياسي گوناگون هستند، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، جمهوري سوسياليستي، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا نژادهاي گوناگوني با فرهنگهاي گوناگون و آداب و رسوم و زبانها و دينهاي مختلف در کنار هم زندگي ميکنند.
در قاره آسيا پيامبران دينهاي بزرگ جهان به دنيا آمدهاند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. مهم ترين دينهاي آسيا که پيروان بسيار دارند دينهاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو، زرتشي و... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل ميدهند.
|
|
|
|
● سؤالات درک مطلب
◘ جمله درست را با « د» و جمله نادرست را با « ن» علامت بزنيد
1 . نام ديگر قاره آسيا و اروپا، اُراسيا است.
2 . هيچ يک از قارههاي جهان از نظر ويژگيهاي طبيعي و قومي و مذهبي با آسيا فرق ندارند.
3 . در آسيا صحراهاي بزرگ و جنگلهاي پردرخت وجود دارد. .
4 . در آسيا همه مردم داراي يک نژاد و فرهنگ هستند. .
5 . مهمترين دينهاي جهان از آسيا شروع شدهاست. .
6 . دين بودايي و شينتو در آسيا پيروان کمي دارد.
|
|
◘ با توجه به متني که خواندهايد، به سؤالات زير پاسخ دهيد.
چرا بعضي از جغرافيدانان قاره اروپا و آسيا را يکي دانستهاند؟
قاره آسيا داراي چه ويژگيهايي است؟
چه نوع حکومتهايي در آسيا وجود دارد؟
چه دينهايي در آسيا وجود دارد؟
چه دينهايي بيشترين پيروان را در آسيا دارد؟
به نظر شما چه نژادهايي در آسيا زندگي ميکنند؟
● واژگان
◘ جاهاي خالي را پر کنيد (يک واژه اضافي است)
جغرافيدانان از لحاظ نژاد قوم مذهب همانند
پهناور(ي) پيامبر نظامهاي سياسي پيروان
1.آسيا ....................................ويژگيهاي طبيعي و فرهنگي با قارههاي ديگر فرق دارد.
2. در جهان ................................ گوناگوني وجود دارد. مثل :جمهوري، جمهوري اسلامي و پادشاهي.
3. در جهان صحراهاي ................................ وجود دارد که وسعت آنها به صدها کيلومتر ميرسد.
4. دین بودایی در جهان ................ زیادی دارد که در کشورهای مختلف زندگی می کنند.
5. دانشمندان ميگويند در جهان اثر انگشت هيچ يک از انسانها ............................ هم نيست.
6. محمد، .............. اسلام، در شبه جزيره عربستان به دنيا آمدهاست.
7. در ايران .............. هاي مختلفي زندگي ميکنند. مثل: کرد، لر، بلوچ و ترکمن.
8. هيتلر معتقد بود که بعضي از .............ها بهتر از بقيه هستند.
9. بعضي از ................. ميگويند که قاره آسيا و اروپا يک قاره است.
◘ گزينه مناسب را انتخاب کنيد.
آسيا از لحاظ وسعت بزرگترين قاره جهان است.
الف. از شکل ب. از نظر ج. از حالت د. از نسبت
دين بودايي در آسيا پيروان زيادي دارد.
الف. جوانان ب. پيامبران ج.دنبالهروان د. مردم
جمعیت انبوهی درمیدان شهر جمع شده بودند.
الف. خطرناکي ب. اندازهای ج. شلوغی د. زیادی
به کشورهاي گوناگون سفر کردهام و با فرهنگهاي گوناگون آشنا شدهام.
الف. مختلف ب. عجيب ج. جالب د. بزرگ
من اصلاً گوشت منجمد دوست ندارم.
الف. خام ب. يخزده ج. پخته د. سرد
من به پيروان همه مذهبها احترام ميگذارم.
الف. ملتها ب. قومها ج. دينها د. نژادها
◘ جاهاي خالي را پر کنيد.
وصل شدن ناميدن واقع بودن به دنيا آمدن تشکيل دادن آغاز شدن
بعضي از دانشمندان قاره آسيا و اوپا را اُراسيا ..................
من در ماه فروردين ..........................
سال جديد در ايران با بهار .........................
شهر کرج در استان تهران ..........................
من از خانه ميتوانم به اينترنت .........................
هندوها و مسلمانان، بيشترين جمعيت ديني آسيا را ...................
◘ وا ژه هاي هم معني را پيدا کنيد.
الف ب
1. ويژ گي دين
2. قوم زميني که سه طرف آن آب است
3. نظام سياسي خصوصيت
4. استوا پهناور
5. شبه جزيره مختلف
6. مذهب از نظر
7. پيروان گروهي از مردم که داراي آداب و رسوم مشترک هستند
8. از لحاظ خطي که کره زمين را به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم مي کند
9. گوناگون دنباله روان
10. وسيع حکومت
◘ جاهاي خالي را پر کنيد. ( از، به، در، با، که، و، را،...)
چون قاره آسيا ...........مغرب ..........اروپا وصل شدهاست، بعضي از جغرافيدانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) ........يکي دانستهاند .........آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميدهاند.
هيچ يک ......قارههاي جهان، ......لحاظ ويژگيهاي طبيعي، سياسي، نژادي، قومي، مذهبي ........جمعيتي .....آسيا همانند نيست. بسياري ....کوههاي بلند، رودهاي طولاني، صحراهاي پهناور .......جنگلهاي انبوه جهان ...... اين قاره واقع هستند. بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. پرجمعيتترين کشورها ......اين قاره چين .....هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو...... قطر هستند.
کشورهاي آسيا داراي نظامهاي سياسي گوناگون هستند، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، جمهوري سوسياليستي، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا نژادهاي گوناگوني .......فرهنگهاي گوناگون ......آداب و رسوم .....زبانها ........دين هاي مختلف زندگي ميکنند.
....... قاره آسيا پيامبران دينهاي بزرگ جهان ......دنيا آمدهاند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. مهمترين دينهاي آسيا .....پيروان بسيار دارند دينهاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو و ... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل ميدهند.
● شما در باره قاره آسيا چه مي دانيد؟ در5 سطر بنويسيد.
♫♫ همزمان با شنيدن متن جاهاي خالي را پر کنيد.
چون قاره آسيا از مغرب به اروپا ..............................، بعضي از جغرافيدانان اين دو قاره ( آسيا و اروپا) را يکي دانستهاند و آن را اُراسيا، يعني قاره اروپا و آسيا ناميدهاند.
هيچ يک از قارههاي جهان، ..........................................، سياسي، نژادي، قومي، .................................با آسيا همانند نيست. بسياري از کوههاي بلند، .............................، صحراهاي پهناور و جنگلهاي ...............جهان در اين قاره واقع هستند. در بين چهل و يک کشور آسيا، مالديو کوچکترين کشور و روسيه بزرگترين کشور است. .....................کشورها در اين قاره چين و هند هستند و کم جمعيت ترين کشورها مالديو و قطر هستند.
کشورهاي آسيا داراي .......................................................، مانند جمهوري، جمهوري اسلامي، جمهوري دمکراتيک، ......................................، حکومت سلطنتي و غيره. در آسيا ..................................با فرهنگهاي گوناگون و آداب و رسوم و زبانها و.............................................
در قاره آسيا ..................دينهاي بزرگ جهان به دنيا آمدهاند. مانند زردشت، بودا، موسي، عيسي و محمد. .................................آسيا که ...............بسيار دارند دين هاي اسلام، مسيحيت، يهود، بودايي، هندويي، شينتو و ... است. هندوها و مسلمانان بيشترين جمعيت ديني آسيا را تشکيل ميدهند.
● درس يازدهم
|
باز دسته گل به آب دادهاي؟
تا حالا در مدرسه نمره بد گرفتهايد، يا کار اشتباهي انجام دادهايد، يا حرفي زدهايد که دردسر درست شود. اگر شما اين کارها را کردهايد ممکن است پدر يا مادرتان به شما گفته باشند : "باز دسته گل به آب دادهاي؟" اين يک ضرب المثل است.
هر يک از ضرب المثلها داستاني دارند. " باز دسته گل به آب دادهاي؟" هم داستان جالبي دارد. معمولاً اين ضرب المثل زماني به کار ميرود که فردی کار اشتباهی انجام دهد.
ميگويند در زمانهاي قديم، مردي بود که هر کاري انجام ميداد، اشتباه بود و دردسر درست ميشد. او به هرجا مي رفت، يک اتفاق بد ميافتاد. او آدم بدي نبود ولي خيلي بدشانس بود. او تصميم گرفت جايي نرود. براي همين خودش را در خانه زنداني کرد تا اينکه يک روز به او خبر دادند که عروسي دختر برادرش است. |
خيلي دلش ميخواست به اين عروسي برود، اما ميترسيد اتفاق بدي بيفتد و عروسي به هم بخورد. هيچ کس هم حاضر نبود که کمکش کند. براي همين به عروسي نرفت در عوض يک دسته گل زيبا تهيه کرد و آن را در آب رودخانه انداخت تا آب دسته گل را به مراسم عروسي ببرد.
|
|
اما يک دختر کوچک که در کنار رودخانه بازي ميکرد اين دسته گل را ديد و از آن خوشش آمد. آن دختر به رودخانه رفت تا دسته گل را بگيرد اما آب رودخانه خيلي زياد بود و دختر را با خود برد. دختر کوچک خيلي تلاش کرد که خودش را نجات بدهد اما نتوانست اين کار را بکند و در آب غرق شد. وقتي به خانواده عروس خبر دادند که اين دختر در آب مردهاست، جشن عروسي آنها به عزا تبديل شد.
|
|
ز آن روز به بعد به آدمهايي مثل اين شخص که دست به هرکاري ميزنند خراب ميشود و دردسر درست ميشود ميگويند: " باز دسته گل به آب دادهاي؟"
باز دسته گل به آب دادهاي؟
تا حالا در مدرسه نمره بد ......... (گرفتن) ، يا کار اشتباهي .............( انجام دادن) ، يا حرفي زدهايد که دردسر درست شود. اگر شما اين کارها را بکنيد ممکن است پدر يا مادرتان به شما................ (گفتن) : "باز دسته گل به آب داد هاي؟"
اين يک ضرب المثل.............. ( بودن) .هر يک از ضرب المثل ها داستاني دارند. " باز دسته گل به آب دادهاي؟" هم داستان جالبي دارد. معمولاً اين ضرب المثل زماني به کار ............... (رفتن) که يک نفر کاري را اشتباه انجام دهد.
ميگويند در زمانهاي قديم، مردي .......... ( بودن) که هر کاري انجام ميداد، اشتباه بود و دردسر................... (درست شدن) او به هرجا ميرفت، يک اتفاق بد.................. (افتادن) او آدم بدي نبود ولي خيلي بدشانس........ ( بودن) . او تصميم گرفت هرگز به مهماني ............ (رفتن) براي همين خودش را در خانه زنداني کرد تا اينکه يک روز به او خبر دادند که عروسي دختر برادرش است. خيلي دلش مي خواست به اين عروسي ............ (رفتن)، اما ميترسيد اتفاق بدي ........... (افتادن) و عروسي.............. (به هم خوردن) براي همين نميخواست به اين عروسي .............( رفتن) در عوض يک دسته گل زيبا تهيه کرد و آن را در آب رودخانه ............ (انداختن) تا آب دسته گل را به مراسم عروسي....................(بردن)
اما يک دختر کوچک که در کنار رودخانه .............. (بازي کردن) اين دسته گل را ديد و از آن.................. (خوش... آمدن) آن دختر به رودخانه رفت تا دسته گل را ............ (گرفتن) اما آب رودخانه خيلي زياد بود و دختر را با خود برد. دختر کوچک خيلي تلاش کرد خودش را .............. (نجات دادن) اما نتوانست اين کار را ............ (کردن) و در آب غرق شد. وقتي به خانواده عروس خبر دادند که اين دختر در آب ................... ( مردن) ، جشن عروسي آنها به عزا تبديل شد. از آن روز به بعد به آدمهايي مثل اين شخص که دست به هرکاري ................. ( زدن) خراب ميشود و درد سر............... ( درست شدن) ميگويند: " باز دسته گل به آب دادهاي؟"
چند ضربالمثل ( معنی این ضرب المثلها را بنویسید)
جوجه را آخر پاييز ميشمارند.
شاهنامه آخرش خوش است.
مرغ همسايه غاز است.
☻☺شما چند ضرب المثل بنويسيد.
1چو= اگر
2. خاموش بنشيني = ساکت باشي، حرف نزني